به گزارش صدای شهر سالهاست که گازهای همراه نفت در ایران، نه به عنوان یک منبع ارزشمند، بلکه به شکل مشعل میسوزند و ثروت ملی را به هوا میفرستند. مسئلهای که کارشناسان آن را یکی از بزرگترین چالشهای صنعت نفت کشور میدانند و بار دیگر با خبر افتتاح پروژه جمعآوری گازهای مشعل در میدان دهلران، توجهها را به خود جلب کرده است.
دفتر مطالعات انرژی مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی اعلام کرده است که در سال ۲۰۲۱، بیش از ۱۵۲ میلیارد مترمکعب گاز مشعل در جهان بدون هیچ استفادهای سوزانده شد و ایران با حدود ۱۸.۴ میلیارد مترمکعب، پس از روسیه، در رتبه دوم جهان قرار دارد. این رقم تقریبا برابر ظرفیت تولید دو فاز پارس جنوبی یا حجم صادرات گاز ایران در طول یک سال است و نشان میدهد چه حجم عظیمی از انرژی در کشور هدر میرود.
بر اساس آمار رسمی، در سال ۱۴۰۰ روزانه ۴۱.۷ میلیون مترمکعب گاز در شرکت ملی نفت و ۸.۸ میلیون مترمکعب در شرکت ملی گاز به مشعل فرستاده شده است. این یعنی ایران نه تنها منابع عظیمی را از دست میدهد، بلکه شدت فلرینگ در کشور بیش از سه برابر متوسط جهانی است؛ به ازای هر بشکه نفت تولیدی، حدود ۱۸ مترمکعب گاز سوزانده میشود، در حالی که میانگین جهانی تنها ۵.۱ مترمکعب است.
مصطفی سعیدی، کارشناس انرژی، در گفتگو با خبرنگار برنا میگوید:هدررفت گازهای همراه نفت نه تنها خسارت اقتصادی دارد، بلکه پیامدهای زیستمحیطی و اجتماعی آن هم بسیار جدی است. در مناطقی که مشعلسوزی بالاست، کیفیت هوا کاهش پیدا میکند و مردم و محیطزیست آسیب میبینند. در حالی که این گازها میتوانستند خوراک صنایع پتروشیمی باشند یا به تولید الپیجی و برق کمک کنند.
تجربه کشورهای دیگر نشان میدهد که سیاستگذاری درست میتواند مشکل فلرینگ را تا حد زیادی حل کند. برای نمونه، نیجریه طی چند دهه و با وضع قوانین سختگیرانه، حجم فلرینگ را بیش از ۷۰ درصد کاهش داد و شدت مشعلسوزی به یکسوم رسید. کشورهای اروپایی نیز با قوانین زیستمحیطی و ایجاد مشوقها، توانستهاند تقریباً فلرینگ را به صفر برسانند.
با وجود الزامهای قانونی، ایران هنوز نتوانسته است به اهداف تعیین شده برسد. در قانون برنامه ششم توسعه، جمعآوری ۹۰ درصد از گازهای مشعل تا پایان برنامه تکلیف شده بود، اما طبق عملکرد وزارت نفت، تنها ۱.۴۳ میلیون مترمکعب در روز از طریق مزایده و ۰.۶۱ میلیون مترمکعب در روز در پالایشگاههای گازی جمعآوری شد. به عبارت دیگر، تنها حدود ۵ درصد از هدف قانونی محقق شده است.
مصطفی سعیدی در اینباره توضیح داد: یکی از مهمترین دلایل ناکامی در اجرای طرحهای جمعآوری گاز مشعل، نبود جذابیت مالی برای شرکتهای تابعه وزارت نفت است. این شرکتها ترجیح میدهند سرمایه خود را به سمت توسعه میادین یا پروژههای سودآورتر هدایت کنند، در حالیکه پروژههای جمعآوری گاز مشعل بازده مالی سریع و قابل توجهی ندارد. از طرفی نه مشوقی در کار است و نه جریمهای، بنابراین انگیزهای هم برای تغییر وجود ندارد.
او معتقد است که بخش خصوصی میتواند نقش مهمی در حل این مشکل داشته باشد: اگر چارچوب قانونی شفاف و نظام انگیزشی درست باشد، شرکتهای خصوصی حاضرند در احداث واحدهای NGL و نیروگاههای کوچک سرمایهگذاری کنند. این کار هم منافع اقتصادی برای سرمایهگذار دارد و هم حجم فلرینگ را کاهش میدهد، اما تاکنون هیچ سیاست مشخصی برای جذب سرمایهگذاری بخش خصوصی وجود نداشته است.
مرکز پژوهشهای مجلس تاکید میکند که مشکل اصلی، نبود یک قانون جامع و الزامآور برای فلرینگ است. قوانین پراکنده در برنامههای توسعه و بودجههای سالانه نتوانستهاند تغییر واقعی ایجاد کنند. این مرکز پیشنهاد میدهد که با تعریف دقیق ضوابط مشعلسوزی، ایجاد نظام تشویقی-تنبیهی برای شرکتهای نفتی و فراهم کردن بستر مشارکت بخش خصوصی، روند جمعآوری و ساماندهی گازهای مشعل تسریع شود.
فلرینگ صرفا یک مسأله صنعتی نیست؛ بلکه به یک چالش ملی تبدیل شده است. هدررفت میلیاردها مترمکعب گاز در حالی که کشور با کسری انرژی مواجه است، یک تضاد جدی به شمار میرود. اگر سیاستگذاران بتوانند چارچوب قانونی الزامآور و مشوقهای اقتصادی مناسب ایجاد کنند، هم منافع اقتصادی کشور حفظ خواهد شد و هم فشار زیستمحیطی و اجتماعی کاهش مییابد. افتتاح پروژه دهلران میتواند نقطه امیدی باشد، اما بدون اصلاح ساختار سیاستگذاری و ایجاد انگیزه واقعی برای شرکتها، این مشکل همچنان باقی خواهد ماند.
انتهای پیام/
Source link

معمای خاموش شدن گازهای مشعل
سهام: