به گزارش صدای شهر عماد حسینی – هارئیل در مقالهاش آورده است: نخستوزیر بنیامین نتانیاهو در حال افزایش ریسکها در نوار غزه است.
با وجود مخالفت ستاد کل ارتش، خستگی یگانهای رزمی و افزایش اعتراضات در افکار عمومی اسرائیل، نتانیاهو روز سهشنبه اعلام کرد که جنگ گسترش خواهد یافت و در ویدئویی که منتشر کرد، قصد خود برای ادامه جنگ، نابودی حماس و «آزادی فرزندان ربودهشدهمان» (اسرا) را اعلام کرد.
به گفته این تحللگر اسرائیل با این وجود نخستوزیر به مردم نمیگوید چگونه قصد پیروزی دارد: چرا فشار نظامی که ماهها بینتیجه بوده، اکنون باید منجر به آزادی گروگانها شود؟ چگونه آنها با امنیت از تونلها فرار خواهند کرد؟ چه چیزی او را اینقدر مطمئن میکند که مأموریت سپردن به یگانهای خسته و فرسوده ارتش زمینی این بار با موفقیت به پایان خواهد رسید؟
اگر زامیر برکنار شود، چه کسی جایگزین او خواهد شد – سرتیپ دیوید زینی یا سرتیپ رومن گفمن؟ اینها دقیقاً ایدههایی نیستند که اعتماد عمومی را جلب کنند، اما لحن پرشوری که حلقه نتانیاهو تحت بهانهای گمراهکننده “نگرانی از امنیت اسرا” مطرح میکند، در (ملغمه) تلاشها برای تسریع در تغییر ساختار قضائی از جمله تلاش برای برکناری مشاور حقوقی دولت تا تلاشها برای تصویب قانون فرار از خدمت سربازی ادغام شده است.
این اظهارات نتانیاهو، در آستانه مشاوره امنیتی برنامهریزی شده، در میان مناقشات عمومی فزایندهای مطرح شد. خانوادههای اسرا از قصد اشغال مناطق بیشتر در نوار غزه که اسرای زنده در آن نگهداری میشوند، وحشتزدهاند؛ اکثر رؤسای پیشین سازمانهای اطلاعاتی برای پایان دادن به جنگ متحد شدهاند؛ و اسرائیلیها در مورد خواست پایان جنگ و کاهش فاجعه انسانی در نوار غزه اختلاف نظر دارند.
گفته میشود که در اسرائیل انجام جنگ بدون اجماع یا نزدیک به اجماع بر مشروعیت عمومی – و قطعاً بدون مهر تأیید تخصصی رئیس ستاد کل – دشوار است.
اما در این مورد، نتانیاهو عزم خود را برای ادامه و پیشبردی بدون هیچکدام از این دو نشان میدهد.
اخیرا، زامیر بازدیدی از فرماندهی جنوب داشت و با افسران درباره تأیید طرحهای عملیاتی گفتوگو کرد.
گزینههایی که زامیر تأیید کرده، به آنچه نتانیاهو به صورت علنی وعده داده نزدیک نیست. رئیس ستاد کل همچنان از توافق بر سر اسرا را به عنوان گزینه مطلوب حمایت میکند، هرچند شانس آنها اندک به نظر میرسد.
در صورت عدم تحقق، ستاد کل به سطح سیاسی توصیه خواهد کرد که محدوده عملیات نوار غزه گسترش یابد و سه منطقهای که احتمالا شبهنظامیان حماس، فلسطینیها و گروگانهای اسرائیلی در آن متمرکزند محاصره شدهاند: شهر غزه در شمال، اردوگاههای پناهندگان در مرکز نوار، و منطقه المواصی در جنوب در محاصره شدیدتر قرار بگیرد.
در بخش دیگری از این مقاله آمده است: برای شکست دادن حماس همانطور که وعده آن داده شده است، ضروری است که ارتش وارد این مناطق شود و با خطر تلفات بیشتر را در میان سربازان، اسرا و غیر نظامیان فلسطینی بپذیرد.
نخستوزیر با دو بهانه اقدامات خود را توجیه میکند: بنبست در مذاکرات توافق و بیرحمی نازیگونه که میگوید حماس نسبت به گروگانها نشان میدهد. اما این تحولات تصادفی نیست. بار دیگر باید یادآوری کرد: آتشبس در ژانویه گذشته با میانجیگری آمریکا اعلام شد و این اسرائیل بود که اوایل فوریه آن را نقض کرد، زمانی که از مذاکره برای مرحله بعدی توافق، همانطور که توافق شده بود، خودداری کرد.
در اواسط مارس، ارتش اسرائیل به دستور کابینه به جنگ بازگشت و توافق را نابود کرد. در اولین حمله هوایی که شخصیتهای برجسته نسبتاً ناشناخته در جناح سیاسی حماس را هدف قرار میداد، حدود ۴۰۰ غیرنظامی فلسطینی کشته شدند.
حدود دو ماه بعد، عملیات ارتش اسرائیل گسترش یافت و نیروهایش بر مناطق وسیعتری مسلط شدند. این عملیات فقط به کشته شدن هزاران فلسطینی، اکثراً غیرنظامی، منجر نشد، بلکه طرح ارتش اسرائیل برای مدیریت تحویل کمکهای انسانی از طریق «صندوق آمریکایی» نیز شکست خورد.
آنچه صندوق ارائه کرد، حداقل مورد نیاز برای تغذیه جمعیت را هم تأمین نکرد و صدها فلسطینی در تیراندازی بیهدف (به نظر میرسد بیشتر از سوی ارتش اسرائیل) جان باختند، در حالی که ناامیدانه تلاش میکردند به غذا برسند. در همین حال، ۴۷ سرباز ز مارس تاکنون در نوار غزه ا کشته شدهاند. افکار عمومی خسته اسرائیل این رویدادها را مشاهده میکند و تا حدی دچار ناامیدی شده است، اما اکثر آنها به خیابانها نمیریزند. ما خسته شدهایم، و شاید به آن عادت هم کردهایم.
آموس هارئیل در بخش پایانی مقاله خود پرسید: آیا نتانیاهو از قبل میدانست که اوضاع به اینجا خواهد کشید؟ پاسخ قطعی در این رابطه دشوار است. اما نتیجه نهایی مسیر رویدادها این است که شانسهای رسیدن به توافق به شدت کاهش یافت.
انتهای پیام/
Source link

نخست وزیر فقط ریسک قمار در غزه را بالاتر میبرد
سهام: