به گزارش صدای شهر عماد حسینی – از 7 اکتبر 2023 که عملیات طوفان الاقصی انجام گرفت، چند جریان با یکدیگر علیه هم یا در هم افزایی با یکدیگر شکل گرفتند، اما تاکنون شرایطی برای تلاقی آنها به شکل نگرفته است.
از یک سو بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل که این شکست بزرگ در دوره حضورش در قدرت به وقوع پیوسته برای بقا در قدرت تلاش و تکاپوی شدیدی از خود نشان میدهد و در چارچوب ضرب المثل (از این ستون به آن ستون فرج است) از این جنگ به جنگ دیگر و از عملیات به عملیات دیگری میرود تا از این طریق مانع از اخراجش از صحنه سیاسی اسرائیل شده یا حداقل موعد خروجش از قدرت را که به معنای پایان حیات سیاسی آغاز و احتمالا همزمان با آن ورودش به زندان را به تعویق بیاندازد.
به موازات آغاز این اقدامات اسرائیل و شاید حتی قبل تر از آن حماس هم تلاش خود را برای حفظ داشتههای به دست آمده از این عملیات که همانا اسرای اسرائیلی هستند و توانمندیهای حداقلی برای ادامه مبارزه یا همان ادامه بقا در دست انجام دارد.
در این بین مردم غزه هم مدتهاست در تکاپوی سخت و جانفرسایی برای ادامه بقا خود و اطرافیانشان با یک هدف بسیار پیش پا افتاده یعنی دیدن صبح فردا را به طور مستمر انجام میدهند به نحوی مدتهاست که هدفی جز زنده ماندن در افق زندگی خود نمیبینند.
چهارمین محور هم تلاشهای بین المللی است که به دو قسمت تلاشهای که به محور مقاومت شهرت دارند و تلاشهای که به جامعه جهانی دارد تقسیم میشوند.
امروز نیروهای مسلح یمن پرچمدار اقدامات محور مقاومت است و با شلیک موشک به سوی اسرائیل آتش این تقابل را روشن نگه داشتهاند.
در بعد بین المللی نیز تلاشهایی از سوی کشورهای مختلف جهان هر یک از منظر و مشرب خود برای آنچه که خود آن را نجات مردم غزه از این جنگ ویرانگر توصیف میکند، در حال انجام دارد.
این تلاشها طیف وسیعی از مواضع را در خود جای دادهاند که از ایده کوچاندن ساکنان غزه به کشورهای دیگر جهان و تأسیس ریورای خاورمیانه دونالد ترامپ آغاز و به اعلام موجودیت دولت فلسطین توسط ماکرون و همفکران ادامه و تا مواضع شماری از کشورهای جهان برای عقب نشینی اسرائیل از نوار غزه جهت بازسازی آن و پایان دادن به این فاجعه بشری ختم میشود.
با این حال به گفته یک تحلیلگر عرب مسئله و بحران غزه که چارچوب فراگیر آن باید منجر به فراهم شدن زمینه تشکیل دولت فلسطینی میشد، امروز در مسئله کوچک و جزئی اما در عین حال بسیار خطرناک، حیاتی و بشر دوستانه تامین غذا برای جلوگیری بحران قحطی و گرسنگی مردم خلاصه شده است.
سوای بُعد انسانی در نوار غزه و رویکرد جنایتکارانه اسرائیل در این منطقه، با نگاهی به تاکتیک های چند ماهه اخیر دو طرف درگیر یعنی ارتش اسرائیل و حماس در این منطقه میتوان به این نتیجه رسید که هر دو طرف هر چند با ابزارهایی نامتقارن و رفتارهای مختلف با یکدیگر اما به هر شکل یک راهبرد کلان را دنبال میکنند.
با توجه به توضیحاتی که در بالا به آن اشاره شد، نتانیاهو به دنبال طولانی تر کردن حداکثری این جنگ است و از این طریق به دنبال حفظ ائتلاف و فرار از محاکمه پروندههای فساد خویش است.
مراکز تصمیم گیری در اسرائیل امیدوار هستند که طولانی تر شدن جنگ بتواند منجر به فرسایش باقی مانده قدرت حماس شده و دست آخر آن را به نقطه تسلیم شدن برساند، گرچه این تاکتیک احتمال زنده ماندن اسرای اسرائیلی را به شدت کاهش میدهد، اما به زعم کارشناسان اسرائیلی، احتمال تحقق پیروزی قاطع ادعایی نتانیاهو از این طریق بیشتر است.
در سوی دیگر این درگیری حماس هم مدت هاست که در سایه عدم توازن در قدرت زمین را تحویل ارتش اسرائیل داده و زمان را از اسرائیل گرفته است.
به بیانی واضح تر، بعد از حملات شدید اسرائیل علیه زیر ساختهای غزه دیگر معنایی برای مدیریت شهری باقی نمانده است و اگر نیروی پلیس یا نیروهای وزارت بهداشت و… فعالیت میکنند، به شکلی خودجوش این کار را انجام و هیچ ارتباط سازمانی با حماس که قبل از 7 اکتبر حاکم نوار غزه بود، ندارند.
حماس امیدوار است که با در پیش گرفتن تاکتیک عملیات حداقلی در حداکثر زمان ممکن، همچنان پا برجا با بماند و بتواند از طریق زنده ماندن پیروز این میدان شده یا حداقل اسرائیل را از تحقق اهدافش در از بین بردن این سازمان ناکام بگذارد، این امر بخصوص در سایه این واقعیت که زمان به ضرر اسرائیل در حال سپری شدن است و روز به روز بر فشارهای جامعه جهانی علیه تلآویو برای پایان جنگ افزوده میشود، تاکتیکی معقولانه به نظر میرسد.
در سایه این تقابل کارشناسان سناریوهای مختلفی را مطرح میکنند که میتوان آنها را به چهار سناریوی کلی به عنوان چشم اندازهای آینده نوار غزه تقسیم کرد.
1. ادامه شرایط فعلی
همانطور که در بالا هم اشاره شد، در حال حاضر هر دو طرف و به ویژه اسرائیل به دنبال تداوم شرایط فعلی هستند، تداوم محاصره شدید مردم غزه، کشتار تدریجی آنها با تیر اندازی، بمباران و یا گرسنگی به عنوان وسیلهای جهت مجبور کردن آنها جهت کوچ از نوار غزه محسوب میشود در حالی که این شرایط متحدین راستگرای افراطی نتانیاهو همچون بتسلئیل اسموتریچ و ایتمار بن گویر را هم راضی نگه میدارد
تلآویو با حمایت قاطع و بی قید و شرط واشنگتن خود را در ادامه این روند کاملا توانمند میبیند.
این سناریو در عین آنکه محتملترین سناریو، بدترین و وحشتناکترین سناریو هم محسوب میشود، چون در بعد بشر دوستانه شاهد تشدید فاجعه انسانی کمبود آب، غذا، دارو و سوخت در این منطقه خواهیم بود، در حالی که امکان دسترسی اهالی غزه به کمکهای خارجی نیز به دلیل بسته باقی ماندن گذرگاهها وجود ندارد.
عملیات اسرائیل تحت نامها و ادعاهای مختلفی ادامه یافته و جان تعداد بیشتری از مردم را خواهد گرفت، با این حال احتمال افزایش تلفات ارتش اسرائیل هم وجود داشته و روز به روز امکان زنده آزاد شدن اسرای که همچنان در قید حیات باقی ماندهاند نیز به شدت کم خواهد شد.
در این بین طرف اسرائیلی با رد شروط حماس همچنان روند سیاسی را در بنبست نگه داشته و با وجود دورهای مکرر مذاکرات خبری از گشایش در رسیدن به توافق آتش بس نخواهد بود.
2. سناریوی تشدید گسترده نظامی
این سناریو یکی از گزینههای دلخواه متحدین نتانیاهو محسوب میشود که شخص نخست وزیر اسرائیل هم همواره از آن به عنوان اهرمی برای فشار بر طرفهای میانجی و نیز امتیاز گرفتن از متحدان خود در داخل ائتلاف استفاده میکند.
اینکه شامگاه دوشنبه (دیروز) دفتر نخست وزیری اسرائیل از تصمیم نتانیاهو برای گسترش عملیات در نوار غزه خبر میدهد، نیز در این راستا قرار دارد و شاید وقوع آن بیش از آنکه یک تصمیم نظامی باشد، یک رویکرد رسانهای، تبلیغاتی و روانی محسوب شود.
به گفته کارشناسان، ارتش اسرائیل بعد از 669 روز جنگ در یک مساحت کوچک دیگر کار اضافه تری در بعد نظامی نمیتواند انجام دهد و تا زمانی که نتواند راهکاری برای رسیدن به تونلهای مبارزان فلسطینی پیدا کند، تحت هر عنوان و نامی در نوار غزه درجا خواهد زد.
حداکثر دست آورد اسرائیل از عملیات جدید میتواند مجبور کردن حماس به عقب نشینی از شروط و خواستههای خود در میز مذاکرات باشد، گرچه در سایه مواضعی که از حماس طی این مدت دیده ایم، احتمال پیچیده تر کردن شرایط مذاکرات هم به شدت افزایش میدهد.
با این حال نباید فراموش کرد که اسرائیل بارها ثابت کرده است برای خروج از تنگنا و بن بستها از ارتکاب جنایات بیشتر ابایی ندارد و همواره سعی کرده است تا از طریق ارتکاب فجایع انسانی بی سابقه جامعه جهانی را مجبور به همراهی با خواستههای خود کند.
3. سناریوی کاهش جزئی تنش و بهبود محدود اوضاع در غزه
در صورت موفقیت تلاشهای طرفهای میانجی و البته فشارهای بین المللی احتمال باز شدن جزئی گذرگاهها و ورود محدود کمکهای بشر دوستانه برای توقف روند قحطی در این منطقه دیگر سناریوی مطرح است.
در چارچوب این سناریو گذرگاهها به شکلی جزئی گشوده و (حداقل به شکل نمایشی و رسانه ای برای بهبود چهره اسرائیل) کمکهای بشر دوستانه و سوخت وارد نوار غزه شده و در عین حال همزمان با آن شاهد کاهش جزئی تنش و عملیات ارتش اسرائیل را هم خواهیم بود.
این کار بدون توافق دو طرف بر سر آتش بس موقت امکان پذیر نخواهد بود و در جریان آن احتمال ورود برخی از سازمانهای امداد رسان برای تعمیر و راه اندازی زیر ساختهای اساسی همچون برق و آب هم وجود دارد.
این توافق موقت میتواند به همان شکل ادامه پیدا کرده و از طریق گسترش تسهیلات به فلسطینیان در مقابل برخی از امتیازاتی که به اسرائیل داده میشود، امکان طولانی تر شدن هم دارد.
به اعتقاد برخی از کارشناسان اسرائیلی در آخرین آتش بس موقتی که چند روز پیش برای ورود مقادیری کمک بشر دوستانه اعلام شد، تلآویو زیر فشار افکار عمومی جهان و تصاویر گرسنگی در نوار غزه مجبور شدن بدون دریافت امتیازی این کار را انجام داده و این امر خود یک عقب نشینی و شکست در روند جنگ محسوب میشود.
این شرایط گرچه شکننده است اما انگیزه زیادی به حامیان راه حل دولتی میدهد که امکان مجبور کردن اسرائیل به انجام چنین کاری محال نیست.
4. سناریوی توافق سیاسی جامع
این سناریو اوج خواسته اعلام شده و علنی میانجیها بوده و میتواندایده آلترین و آرمانی ترین سناریو برای پایان این بحران مردم فلسطین بعد از 22 ماه جنگ کشتار باشد، با این حال باید اعتراف کرد که کم احتمالترین سناریو هم هست.
رسیدن به نقطه مشترک بین دو خط مذاکراتی که به شکل موازی در حال حرکت هستند چیزی شبیه به معجزه نیاز دارد.
این در حالی است که گفته میشود، میانجیها برای متقاعد کردن طرف اسرائیلی مسئله تحویل اداره نوار غزه به طرفی دیگر (تشکیلات خودگردان یا در صورت مخالفت ساختاری دیگر) را هم مطرح کردهاند که در صورت موافقت، مراحل دیگر این توافق رفع محاصره، گشایش گذرگاهها و بازسازی غزه در دستور کار قرار خواهد گرفت.
چالش بزرگ موجود در این سناریو نحوه و ما به ازای آزادی اسرای اسرائیلی است که آخرین دور مذاکرات دوحه نشان داد، اسرائیلیها از این مسیر مذاکرات را به شکست کشاندند.
در سایه تحولات میدانی و سیاسی میتوان نتیجه گیری کرد که در نگاه میان مدت، سناریوی اول (تداوم وضع موجود) محتملترین سناریو به نظر میرسد، در عین حال احتمال بالای برای وقوع تشدیدهای دورهای (سناریوی ۲) به دلیل عدم وجود راهحلهای سیاسی و تمایل طرف اسرائیلی به ثبت یک پیروزی یا چهرهای از پیروزی، وجود دارد.
سناریوی سوم (کاهش تنش جزئی تنش) در صورت موفقیت تلاشهای میانجیگرانه برای دستیابی به آتشبس بلندمدت همراه با تسهیلات بشردوستانه ممکن است، اما شکننده باقی میماند.
در مورد سناریوی چهارم (توافق جامع) هم باید اعتراف کرد با توجه به پیچیدگیهای حاکم بر این جنگ، مواضع منطقهای و بینالمللی فعلا دور از دسترس به نظر میرسد و احتمالا به عنوان راه حلی جایگزین یا تکمیلی برای بعد از اجرایی شدن یکی از دو سناریویی دوم و سوم مطرح شود.
Source link

سناریوهایی که به آینده مبهم نوار غزه سمت و سوی می دهند!
سهام: