به گزارش صدای شهر پارکهای علم و فناوری، بهعنوان مراکز نوآوری و توسعه اقتصادی، در مسیر حمایت از صنایع خلاق با چالشهای متعددی روبهرو هستند. از نگاه فعالان حوزه اقتصاد هنر، موفقیت در این مسیر نه تنها به تأمین زیرساختها و منابع مالی بستگی دارد، بلکه مستلزم درک عمیق از سرمایه فرهنگی هنرمندان و طراحی سازوکارهای متناسب با ویژگیهای هر منطقه است. بازتعریف نگاه به خلاقان و توجه به تناسب فرهنگی میتواند کلید توسعه مؤثر و پایدار خوشههای صنایع خلاق در کشور باشد.
به گزارش خبرنگار علمی برنا، پنل تخصصی خوشهسازی صنایع خلاق در پارکها، راهبردی نو برای ایران با حضور جمعی از مسئولان، پژوهشگران و فعالان حوزه فناوری و اقتصاد فرهنگ در سالن همایشهای آشتیانی پارک علم و فناوری دانشگاه علم و فرهنگ برگزار شد. این نشست با هدف بررسی ظرفیتهای بومی و طراحی الگوهای عملیاتی برای توسعه صنایع خلاق در کشور شکل گرفت.
در این نشست، مهندس عباس باقی معاون اداره کل سیاستگذاری معاونت فناوری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، میثم روشنی پژوهشگر اقتصاد هنر دانشگاه تربیت مدرس، سید محمدهادی نواب مدیر استراتژی پلتفرم با سلام و حسین مؤمنی رئیس پارک علم و فناوری گلستان و دبیر پنل، به بیان دیدگاهها و راهکارهای خود در زمینه نقش پارکهای علم و فناوری در حمایت از خلاقان و ایجاد خوشههای تخصصی پرداختند.
پنل چالشی برای شفافسازی مسائل صنایع خلاق
در آغاز این نشست حسین مؤمنی دبیر پنل و رئیس پارک علم و فناوری گلستان تأکید کرد که این گفتوگوها باید بهصورت چالشی برگزار شود تا مسائل اصلی حوزه صنایع خلاق شفافتر بررسی شوند.
او با اشاره به تفاوت شرایط استان گلستان با دیگر مناطق کشور مانند خراسان جنوبی و سمنان، بر ضرورت طراحی راهبردهای ویژه هر منطقه تأکید کرد و گفت: با توجه به ظرفیتها و کمبودهای خاص هر استان، باید نقشه راه بومی و مدل اجرایی کارآمدی برای خوشهسازی صنایع خلاق تدوین شود.
مؤمنی با معرفی میثم روشنی بهعنوان یکی از اساتید برجسته حوزه اقتصاد هنر افزود: انتظار میرود با استفاده از ظرفیتهای علمی و پژوهشی، بتوانیم فرآیند ایجاد خوشههای صنایع خلاق را بهطور هدفمند آغاز کنیم، به نقشه راه مشترکی دست یابیم و مدل اجرایی مؤثری ارائه دهیم تا علاوه بر شناسایی چالشها، مسیر حمایت و توسعه این بخش روشن شود.
چالش اصلی؛ نوع نگاه به هنرمند و صنایع خلاق
میثم روشنی، پژوهشگر اقتصاد هنر، در ادامه پنل به بررسی موانع بنیادین پرداخت و گفت: حتی اگر فرض کنیم تمام مشکلات سیاستگذاری، تأمین مالی و مسائل اجرایی حل شده باشد، باز هم پرسش اساسی این است که آیا امروز امکان دعوت از یک هنرمند اثرگذار به پارک علم و فناوری، گفتوگو با او و انعقاد قرارداد مشترک وجود دارد؟ پاسخ بسیاری از همکاران منفی است.
او علت این مسئله را نوع نگاه به صنایع خلاق دانست و توضیح داد: فعالان صنایع خلاق به دنبال تمایز بر اساس سرمایه فرهنگی خود هستند؛ بنابراین نظام قراردادها، شیوه مذاکره، نوع پرداخت و الگوهای همکاری آنها با صنایع دیگر تفاوت بنیادی دارد. هزینهای که مطالبه میکنند نیز نباید صرفاً یک رقم اقتصادی تلقی شود، بلکه باید تأییدکننده اعتبار فرهنگیشان باشد.
ضرورت تغییر رویکرد پارکها در تعامل با خلاقان
این پژوهشگر اقتصاد هنر در ادامه سخنانش به لزوم تغییر نگرش پارکهای علم و فناوری در تعامل با فعالان صنایع خلاق اشاره کرد و گفت: در هر استان، هنرمندان و فعالان صنایع خلاق حضور دارند، اما مسئله اصلی این است که پارکها چگونه میتوانند میزبان آنها باشند تا بخش عمدهای از مشکلاتشان حل شود.
روشنی افزود: برای این منظور نیازمند یک نظام مدیریت دانشی هستیم که دانش منطقهای را به ابزارهای عملیاتی تبدیل کند؛ بهطور مثال طراحی فرمها و فرآیندهایی که متناسب با شرایط فرهنگی هر منطقه باشد.
او در ادامه تناسب فرهنگی را شاخصی مهم برای سنجش عملکرد پارکها دانست و تأکید کرد: پارکی که بخواهد در حوزه صنایع خلاق اثرگذار باشد باید سازوکاری داشته باشد که سرمایه فرهنگی فعالان را بشناسد و آن را در نظام حمایتی و اجرایی خود لحاظ کند.
این نشست با تأکید بر ضرورت طراحی راهبردهای بومی و بازنگری در شیوه تعامل پارکهای علم و فناوری با خلاقان به پایان رسید.
انتهای پیام/
Source link