به گزارش صدای شهر زهرا رجایی ــ در میانه فلات مرکزی ایران، جایی که کم‌آبی سال‌ها چون سایه‌ای سنگین بر زندگی و صنعت گسترده بود اکنون خبر از تحولی راهبردی به گوش می‌رسد. استان نصف‌جهان، که زمانی با بحران آب دست به گریبان بوده است امروز در آستانه اجرای طرحی ملی قرار دارد که می‌تواند سرآغاز فصلی تازه برای توسعه پایدار این سرزمین باشد. پروژه انتقال آب شیرین‌شده از دریای عمان، به‌عنوان اقدامی استراتژیک برای تضمین تداوم حیات بخش صنعتی و کاهش فشار بر منابع زیرزمینی زاینده‌رود رسماً آغاز شده است. این رویداد نقطه عطفی در تاریخ مدیریت آب کشور به شمار می‌آید.
پروژه خط ۳ انتقال آب دریای عمان به فلات مرکزی ایران به‌عنوان یکی از راهبردی‌ترین طرح‌های ملی کشور با دو فاز اصلی در حال اجراست. این پروژه که از سال ۱۴۰۱ کلید خورده در فاز نخست سالانه ۷۰ میلیون مترمکعب آب نمک‌زدایی‌شده را از بندر سیریک از طریق خط لوله‌ای به طول ۱۰۸۰ کیلومتر به اصفهان منتقل می‌کند. فاز دوم نیز با ظرفیت انتقال ۴۰۰ میلیون مترمکعب آب و احداث خط لوله‌ای به طول حدود ۹۲۰ کیلومتر در دست اجرا قرار دارد.
بر اساس مطالعات انجام‌شده تأمین آب شیرین‌شده برای صنایع اصفهان از نظر اقتصادی مقرون‌به‌صرفه‌تر از انتقال محصولات معدنی به سواحل جنوبی کشور ارزیابی شده است. حجم سرمایه‌گذاری در این پروژه برای فاز نخست حدود ۲۷۰۰ میلیون دلار معادل ۲۵ هزار میلیارد تومان و برای تأمین تجهیزات فاز دوم حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان برآورد شده است. این طرح نقطه اتکای جدیدی برای تأمین آب پایدار و توسعه صنعتی فلات مرکزی به‌شمار می‌آید.آب دریای عمان جایگزین برداشت از منابع زیرزمینی اصفهان می‌شودعیسی بزرگ‌زاده، در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری برنا از پیشرفت طرح انتقال آب دریای عمان به اصفهان خبر داد و اعلام کرد: تا کنون بین ۳۰ تا ۴۰ میلیون مترمکعب آب از دریا به استان منتقل شده و این میزان در پایان فاز نخست به حدود ۷۰ میلیون مترمکعب خواهد رسید. در مراحل بعدی نیز ظرفیت انتقال سالانه تا ۲۰۰ میلیون مترمکعب افزایش می‌یابد.
وی با تأکید بر اهمیت زیست‌محیطی این پروژه افزود: آبی که از دریا به اصفهان می‌رسد جایگزین برداشت از منابع آب سطحی و زیرزمینی استان می‌شود. این روند نه‌تنها موجب تشدید فرونشست زمین نخواهد شد، بلکه می‌تواند نقش مؤثری در کاهش آن ایفا کند.
بزرگ‌زاده با اشاره به ابعاد فنی این طرح تصریح کرد: خط انتقال با طول تقریبی ۸۰۰ کیلومتر و لوله‌هایی به قطر دو متر طراحی شده تا آب شیرین‌شده دریای عمان را به صنایع اصفهان برساند. این پروژه از نظر ابعاد، یکی از ابرپروژه‌های زیست‌محیطی و مدیریتی کشور به شمار می‌رود.
وی همچنین تأکید کرد که این سامانه به‌صورت کاملاً مجزا و اختصاصی برای صنایع بزرگ اصفهان تعریف و اجرا شده است و ارتباطی با سامانه انتقال آب یزد ندارد؛ سامانه‌ای که منابع آن از زاینده‌رود و منابع محلی تأمین می‌شود.
دلایل اهمیت و ضرورت اجرای طرح
بحران آب در اصفهان و فلات مرکزی ایران به عنوان مهم‌ترین محرک اجرای پروژه انتقال آب دریای عمان مطرح است. زاینده‌رود شاهرگ حیاتی این استان که روزگاری تأمین‌کننده اصلی آب سطحی منطقه بود امروز در بیشتر ایام سال خشک است کاهش بارش‌ها برداشت‌های بی‌رویه و مدیریت نادرست منابع ابعاد این بحران را دوچندان کرده‌اند.
صنایع کلیدی اصفهان از جمله پالایشگاه نفت فولاد و ذوب‌آهن نیز در میانه این شرایط با نیاز مبرم به منابع پایدار آب مواجه‌اند نیازی که در صورت بی‌پاسخ ماندن می‌تواند فعالیت‌های راهبردی این بخش‌ها را با خطر توقف روبه‌رو سازد. انتقال آب دریایی به این صنایع نه‌تنها وابستگی آن‌ها به زاینده‌رود و منابع زیرزمینی را پایان می‌دهد بلکه امکان تداوم تولید پایدار را نیز فراهم می‌کند.
از منظر امنیت ملی این طرح تنها یک پروژه عمرانی نیست بلکه جلوه‌ای از مدیریت استراتژیک منابع کشور در برابر خشکسالی مزمن است تأمین آب پایدار برای صنایع استراتژیک اصفهان به‌عنوان یکی از نمادهای عزم ملی و رویکرد بلندمدت مدیران کشور جایگاه ویژه‌ای در سیاست‌های کلان توسعه و پایداری دارد.
آثار و پیامدهای اجتماعی و اقتصادی طرح
با اجرای فاز نخست پروژه انتقال آب دریای عمان و تأمین سالانه ۷۰ میلیون مترمکعب آب برای صنایع بزرگ اصفهان معادل کل مصرف فعلی این بخش، فصل تازه‌ای در اقتصاد و مدیریت منابع آب فلات مرکزی آغاز می‌شود. این اقدام استراتژیک نه‌تنها وابستگی صنایع به منابع رودخانه‌ای را پایان می‌دهد و هزینه‌های تولید را کاهش می‌دهد، بلکه در بلندمدت با ایجاد ثبات در تأمین آب زمینه توسعه صنعتی و افزایش اشتغال‌زایی را نیز فراهم می‌آورد.
ابعاد اجتماعی این طرح نیز قابل توجه است. قطع مصرف صنایع از زاینده‌رود، می‌تواند به احیای نسبی این شاهرگ حیاتی کمک کند و از تنش‌های اجتماعی ناشی از کمبود آب در منطقه بکاهد. همزمان، کاهش برداشت از منابع زیرزمینی نقش مهمی در مهار فرونشست زمین و جلوگیری از بحران‌های محیطی ایفا خواهد کرد؛ بحرانی که سال‌هاست آرام و بی‌صدا حیات فلات مرکزی را تهدید می‌کند.
از منظر سیاسی و حکمرانی، این پروژه پاسخی معنادار به دغدغه‌های اجتماعی درباره خشکسالی و مدیریت منابع به شمار می‌آید. اجرای موفق آن می‌تواند اعتماد عمومی به دولت مرکزی و نهادهای استانی را تقویت کند و هم‌افزایی میان بخش‌های حکومتی و صنعتی را به‌عنوان الگویی در مدیریت پروژه‌های کلان زیرساختی به نمایش بگذارد.
تجربه‌های داخلی و بین‌المللی مشابه
سال‌ها فشار بر زاینده‌رود و منابع زیرزمینی صنایع اصفهان را به نقطه‌ای رسانده که دیگر ادامه مسیر با الگوی گذشته ممکن نیست. وابستگی شدید به آب رودخانه‌ای نه‌تنها پایداری بخش صنعت را تهدید کرده بلکه حیات یکی از مهم‌ترین شاهرگ‌های آبی کشور را نیز به مرز بحران کشانده است. در چنین شرایطی پروژه انتقال آب دریای عمان به فلات مرکزی به‌عنوان پاسخی راهبردی مطرح شده است پاسخی که نگاه آن فراتر از تأمین فوری آب، به آینده پایدار این سرزمین دوخته شده است.
تجربه کشورهایی چون امارات و عربستان در پروژه‌های عظیم نمک‌زدایی و انتقال آب نشان می‌دهد که موفقیت چنین طرح‌هایی تنها با نظارت دقیق مدیریت و مصرف بهینه منابع ممکن است. همین تجربه‌ها اهمیت مطالعات زیست‌محیطی و پایش مداوم را در این پروژه ملی دوچندان کرده است.
در کوتاه‌مدت این طرح با تأمین آب صنایع بزرگ بدون برداشت از زاینده‌رود فشار اجتماعی و محیطی بر رودخانه را کاهش داده و ثبات نسبی در تولید صنعتی ایجاد خواهد کرد. اما در افق بلندمدت پیامدهای عمیق‌تری در انتظار است از امکان احیای نسبی زاینده‌رود و مهار فرونشست زمین در دشت‌های اطراف تا تبدیل اصفهان به نقطه‌ای جذاب برای سرمایه‌گذاری با پشتوانه منابع آب پایدار. این پروژه اگر به‌درستی مدیریت شود می‌تواند سرآغاز فصلی تازه در تاریخ مدیریت آب فلات مرکزی ایران باشد.
نکات کلیدی و راهکارهای پیشنهادی
پروژه انتقال آب دریای عمان به فلات مرکزی تنها با رعایت مجموعه‌ای از الزامات می‌تواند به هدف برسد. نظارت سخت‌گیرانه زیست‌محیطی بر فرآیند نمک‌زدایی و مدیریت شورابه برای حفظ اکوسیستم‌ها ضروری است. صنایع نیز موظف‌اند تنها مصرف جایگزینی داشته و از ایجاد واحدهای آب‌بر جدید خودداری کنند.
اطلاع‌رسانی شفاف و گزارش‌دهی دوره‌ای برای جلوگیری از شایعات و جلب اعتماد عمومی حیاتی است. تکمیل فاز دوم با ظرفیت ۴۰۰ میلیون مترمکعب نیز به تأمین مالی دولتی و مشارکت بخش خصوصی نیاز دارد.
در بعد فنی نصب سامانه‌های پایش و تله‌متری برای کنترل کیفیت و فشار آب الزامی است. همچنین ارزیابی‌های مستقل دانشگاهی و مرکز پژوهش‌های مجلس تضمین می‌کند که این طرح ملی بر پایه داده‌های علمی و تصمیم‌گیری مستند پیش برود.
انتهای پیام/

Source link

سهام:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *