به گزارش صدای شهر فاطمه مرادخانی: با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید رقابت جهانی فناوری در جهان وارد مسیر جدیدی شد. در حالی که در سالهای اخیر، همکاریهای چندجانبه و تلاش برای ایجاد استانداردهای مشترک دیجیتال محور سیاست بسیاری از قدرتهای بزرگ بود، دولت جدید آمریکا مسیر متفاوتی را انتخاب کرده است. رویکرد «برتری فناورانه بیچونوچرا» که اکنون در سیاستگذاری واشنگتن جاری است، به سمت ملیگرایی فناورانه و یکجانبهگرایی آشکار میل کرده و چشمانداز آینده حکمرانی دیجیتال را دگرگون ساخته است.
گذار از همکاری به سلطهجویی فناورانه
سیاست «اول آمریکا در فناوری» که ترامپ در دستور کار قرار داده، یک تغییر بنیادین نسبت به رویکردهای پیشین بهشمار میرود. تمرکز اصلی بر تسلط بر فناوریهای راهبردی مانند هوش مصنوعی، محاسبات کوانتومی، زیستفناوری پیشرفته و نیمههادیها است. ساختار تصمیمگیری در این حوزه نیز تغییر کرده و شورای مشاوران علمی و فناوری ریاستجمهوری نقش مستقیمتری در هدایت اقدامات دارد. از اعمال محدودیتهای صادراتی و تحریمهای فناورانه گرفته تا نظارت سختگیرانه بر سرمایهگذاریهای خارجی، همگی بخشی از معماری تازه سیاست فناورانه واشنگتن هستند.
فروریختن ستونهای نظم دیجیتال چندجانبه
در دوره پیشین، آمریکا تلاش داشت با متحدان خود بر پایه ارزشهای مشترک، شبکهای از همکاریهای فناورانه ایجاد کند اما در حال حاضر، کاخ سفید بسیاری از این نهادها را کماهمیت دانسته و ترجیح میدهد مستقیماً با قوانین و مقررات سایر کشورها وارد تقابل شود.
اتحادیه اروپا، که پیشتر شریک استراتژیک آمریکا در تدوین مقررات دیجیتال بود، حالا به یکی از اهداف اصلی انتقادها و فشارهای واشنگتن تبدیل شده است. مخالفت علنی با «قانون بازارهای دیجیتال» اروپا و اعتراض به جریمههای ضدانحصار علیه شرکتهای فناوری آمریکایی، شکاف بیسابقهای در اعتماد میان دو سوی آتلانتیک ایجاد کرده است.
رفتار یکجانبه واشنگتن موجب شده کشورهای اروپایی مسیر استقلال فناورانه را با جدیت بیشتری دنبال کنند. برنامههای بومیسازی زیرساخت ابری، توسعه زنجیره تأمین نیمههادیها و تدوین مقررات مستقل در حوزه هوش مصنوعی، بخشی از این راهبرد است. اصطلاح «حاکمیت فناوری» اکنون به شعار کلیدی بروکسل و پایتختهای اروپایی بدل شده است.
تشدید تقابل با واشنگتن با پکن
چین در نگاه ترامپ، تهدیدی فناورانه و ژئوپلیتیک است. محدودیتهای صادرات تراشههای پیشرفته به پکن و تلاش برای منزویکردن شرکتهای چینی مانند هوآوی و بایتدنس بخشی از سیاست «مهار فناورانه» محسوب میشود. این اقدامات نهتنها هدفشان کند کردن توسعه هوش مصنوعی پیشرفته در چین است، بلکه پیام روشنی به شرکتهای آمریکایی درباره اولویت امنیت ملی بر سود اقتصادی ارسال میکند.
کشورهایی مانند ژاپن، کرهجنوبی و هند با وجود حفظ روابط راهبردی با آمریکا، در حال طراحی سیاستهای مستقل فناورانه هستند. ژاپن بر استانداردگذاری و تنظیمگری مستقل هوش مصنوعی تأکید دارد و کرهجنوبی با توسعه مدلهای بومی مبتنی بر دادههای ملی، میکوشد وابستگی به بازیگران خارجی را کاهش دهد. حتی کشورهای جنوبشرقی آسیا مانند اندونزی هم به سمت مقرراتگذاری خاص خود در حوزه الگوریتمها حرکت کردهاند.
در آمریکای لاتین و آفریقا هم موجی از تدوین چارچوبهای اخلاقمحور در حکمرانی داده و هوش مصنوعی شکل گرفته که به عدالت اجتماعی و شفافیت الگوریتمی اهمیت میدهد. این روندها نشان میدهد معماری چندقطبی فناوری در حال تقویت است.
فرسایش ظرفیت نوآوری داخلی آمریکا
سیاستهای داخلی ترامپ نیز پیامدهای عمیقی برای توان علمی آمریکا داشته است. کاهش بودجه بنیاد ملی علوم و مؤسسات پژوهشی کلیدی، توقف پروژههای تحقیقاتی در دانشگاهها و خروج استعدادهای علمی به کشورهای دارای حمایت پایدار، بخشی از نتایج این تصمیمات است. این در حالی است که رقبای جهانی نهتنها بودجه تحقیق و توسعه خود را افزایش دادهاند، بلکه با مدلهای متنباز و همکاریهای بینالمللی، جایگاه خود را در زنجیره نوآوری تقویت میکنند.
عقبنشینی از تنظیمگری بینالمللی هوش مصنوعی
عقبنشینی آمریکا از پیوستن به بیانیههای جهانی درباره توسعه مسئولانه هوش مصنوعی از جمله اجلاس پاریس ۲۰۲۵ نشانهای از فاصلهگرفتن از نقش سنتی خود در شکلدهی اصول اخلاقی فناوری است. این خلأ، فرصت را برای دیگر بازیگران مانند کانادا، فرانسه و استرالیا فراهم کرده تا ابتکار عمل را در تنظیمگری جهانی بهدست گیرند.
رقابت آینده در حوزه فناوری بیش از آن که صرفاً بر سر سختافزار یا سرعت پیشرفت مدلهای هوش مصنوعی باشد، به توانایی کشورها در ایجاد چارچوبهای حکمرانی انعطافپذیر، شفاف و مشارکتمحور وابسته است، چارچوبهایی که بتوانند هم مزیت رقابتی را حفظ کنند و هم اعتماد بینالمللی را بازسازی کنند.
انتهای پیام/
Source link

ملیگرایی فناورانه ترامپ، چالشی برای نظم دیجیتال جهانی
سهام: