به گزارش صدای شهر محمدجواد فراهانی، منتقد سینما و مدرس دانشگاه درباره پیشبینی فیلمهایی که احتمال دارد گزینه اسکار ۲۰۲۶ سینمای ایران باشند، به خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ گفت: برخی فیلمها مانند «پیرپسر»، «زن و بچه»، «غریزه» و «ناتور دشت» مطرح شدهاند اما واقعیت این است که ابتدا باید تکلیف خودمان را روشن کنیم که هدف از حضور در اسکار چیست؟ آیا میخواهیم فیلمی معرفی کنیم که شانس جایزه داشته باشد یا اثری که نماینده فرهنگ و وضعیت سینمای داخلی کشورمان باشد.
تجربه سینمای کُره نشان میدهد انتخاب اسکار تابع استراتژی خاص است
وی ادامه داد: تجربه سینمای کُره نشان میدهد انتخاب فیلم برای اسکار، تابع یک استراتژی خاص است. آنها هر سال اثری را معرفی میکنند که بازتابدهنده روند و مسیر سینمایشان باشد. یک سال فیلم اکشن و سالی دیگر فیلمی اجتماعی مانند «انگل». این یعنی ابتدا جهتگیری در داخل کشور مشخص میشود و بعد فیلم انتخاب و به اسکار فرستاده میشود.
«پیرپسر» و «زن و بچه» نامهایی بیثمر برای رقابت جهانی
این منتقد سینما با اشاره به شرایط امسال بیان کرد: در سینمای ایران نه اثری داریم که بازتابدهنده وضعیت کلی سینما باشد و نه فیلمی که شانس واقعی برای موفقیت در اسکار داشته باشد. بنابراین هر فیلمی که انتخاب شود، بعید است حتی به فهرست اولیه ۱۰ یا بیست فیلم برگزیده راه پیدا کند. گزینههایی مانند «پیرپسر»، «زن و بچه» و «ناتور دشت» آثار قابلتوجهی برای اسکار نیستند چراکه با وجود برخی نکات مثبت، ضعفهای جدی در ساختار و روایت دارند.
فیلمسازان زیرزمینی بیپردهتر از جریان رسمی حرف میزنند
فراهانی درباره ساخت فیلمهای زیرزمینی در سینمای ایران و راهیابی آنها به جشنوارههای جهانی توضیح داد: از زمانی که سینمای زیرزمینی در ایران فعال شده و فیلمسازان بدون مجوز رسمی آثار خود را تولید میکنند، شرایط تغییر کرده است. این گروه از فیلمسازان مباحثی را مطرح میکنند که کارگردانهای جریان رسمی حتی با گرایشهای اصلاحطلبانه، امکان پرداختن به آن را ندارند. به همین دلیل فیلمهایی مانند آثار سعید روستایی عملا در میانه باقی میمانند و شانس چندانی برای مطرح شدن ندارند.
حضور سینمای ایران در اسکار وابسته به شرایط جهانی است
وی افزود: در چنین فضایی معمولا آثار فیلمسازهایی مانند جعفر پناهی بیشتر مورد توجه قرار میگیرند؛ همانطور که سال گذشته فیلم «دانه انجیر معابد» ساخته محمد رسولاف از سوی کشوری دیگر به اسکار معرفی شد. این مسئله نشان میدهد که حضور سینمای ایران در اسکار تنها وابسته به انتخاب داخلی نیست بلکه به شرایط جهانی و نحوه مواجهه نهادهای بینالمللی با سینمای ایران بستگی دارد.
این مدرس سینما با اشاره به دسته دیگری از تولیدات سینمایی گفت: بخشی از فیلمهای امسال با سرمایهگذاریهای خصوصی ساخته شدهاند که اغلب در ژانر کمدی قرار میگیرند و این آثار هم ظرفیت قابلتوجهی برای حضور در اسکار ندارند. به همین دلیل حتی وقتی نامهایی مانند «زن و بچه»، «پیرپسر» یا دیگر فیلمهای مطرح این روزها شنیده میشود، میتوان گفت این آثار هم راه به جایی نخواهند برد. چرا که اگر هم دغدغه اجتماعی در آنها دیده شود، فیلمسازان زیرزمینی همین مباحث را بهمراتب بیپردهتر و بدون خط قرمز بیان کردهاند. برای مثال برخی از این فیلمسازان، مانند سهیل بیرقی که در دورهای با مجوز رسمی فعالیت داشتهاند اکنون ترجیح میدهند آثار خود را مستقل و بدون مجوز بسازند.
وی ادامه داد: همین مسئله سبب میشود که دیگر برای سینمای ایران گزینهای جدی جهت رقابت در اسکار باقی نماند. از سوی دیگر، فیلمهایی مثل آثار جعفر پناهی نیز نمیتوانند نماینده ایران باشند حتی اگر تیم بازیگران و عوامل ایرانی باشند؛ معیار اصلی این است که فیلم در زیستبوم ایران شکل گرفته باشد و روایت آن در بستر داخلی جریان داشته باشد. در غیر این صورت وقتی سرمایهگذار خارجی است، اثر به همان کشور تعلق میگیرد. به همین دلیل شانس معرفی و موفقیت فیلمهای اینچنینی هم ناچیز است.
«پیرپسر» فیلم بهتری از «زن و بچه» است
این منتقد سینما با اشاره به چند فیلم دیگر بیان کرد: از میان آثار امسال، فیلمهایی مانند «زیبا صدایم کن»، «بیسروصدا» و «رها» را بیشتر پسندیدم. این فیلمها به نسبت «زن و بچه» و «پیرپسر» دغدغه اجتماعی پررنگتری دارند و جسارت بیشتری در بیان موضوعات به خرج دادهاند. هرچند که این آثار هم در سطح جهانی شانسی برای موفقیت در اسکار نخواهند داشت. در این میان «ناتور دشت» نیز تقریبا برای معرفی به اسکار شانسش صفر است چرا که متولی آن یک نهاد ارگانی است. هرچند نسبت به «زن و بچه» و «پیرپسر» فیلمی قابلقبولتر باشد. با این حال احتمال میدهم «پیرپسر» انتخاب شود، هرچند از فیلم «زن و بچه» بهتر است.
تغییر نهاد انتخابکننده تفاوتی در نامزد اسکار ایجاد نمیکند
فراهانی درباره تغییر مرجع انتخاب فیلم نماینده ایران برای اسکار توضیح داد: اینکه انتخاب از دست بنیاد سینمایی فارابی خارج و به خانه سینما واگذار شده، در شرایطی که اساسا فیلم قابل قبولی نداریم، تفاوتی ایجاد نمیکند. وقتی متریال وجود ندارد، انتخاب هر نهادی هم راه به جایی نخواهد برد. البته خانه سینما به دلیل ماهیت کمتر دولتی میتواند با فراغ بیشتری به گزینهها نگاه کند، در حالی که فارابی بهدلیل وابستگیهای دولتی محدودیتهایی دارد. اما در نهایت تا وقتی فیلمی شایسته برای معرفی در دسترس نباشد، این جابهجاییها تاثیر چندانی در نتیجه نخواهد داشت.
انتهای پیام/
Source link